دوشنبه گذشته موزخ 12-07-89 به اتفاق همسر و برادر رهسپار جاده هراز شدیم تا به طبیعت برویم مقصد پارک ملی لاربود.
از دوران کودکی خیلی علاقمند بودم که به لار بروم برایم یه رویا بود.بالاخره پس از سالها رهسپار لار شدییم.
بعد از رودهن و طی نمودن آبعلی و گردنه امام زاده هاشم به شهر پلور می رسیم بعد از کارخانه آبمعدنی پلور در سمت چپ جاده به یک میدان گاهی می رسیم که مجسمه فردی است با کوله پشتی که به جاده ای اشاره می کند که بسمت لار می رسد
نمای دماوند اول پلور.
برای خرید ابتدای جاده لار توقف می کنیم و از فروشگاه آبمعدنی و کره می خریم مغازه دار می گوید که تا زنجیر اول 13 کیلومتر باید بروید
رهسپار می شویم و پس از طی مسافت 13 کیلومتری و البته آسفالت به نگهبانی اول می رسیم که زنجیر انداخته اند. و راه نمی دهند با ماشین نکهبان می گوید که از خرداد تا 31 شهریور پارک ملی لار برای عموم باز می باشد. ولی من مصر هستم که بروم .
تصمیم میگیریم که برویم. صبحانه و لوازم را برمی داریم و راهی می شویم نگهبان می گوید که 4 کیلومتر تا زنجیر دوم را است.
مسیر را 50 دقیقه ای طی می کنیم و به پاسگاه می رسیم نگهبان پارک با زیر شلواری و در کنار خانواده مشغول تیر اندازی با تفنگ بادی می باشد سلام می کنم ولی جوابی دریافت نمی کنم (خیلی بی ادب هستند)
ما هم از زنجیر رد شده و در فاصله 200 متری پاسگاه کمپ می زنیم. برای صبحانه با نمای دماوند . که کوهی واقعا سرفراز است و واقعا انسان را تحت تاثیر قرار می دهد.
پس از صرف صبحانه و استفاده از هوای دل انگیز و کمی سرد و بازی و تفریح مسیر را بسمت سد ادامه می دهیم.
در مسزیر بازگشت از راه فرعی سمت چپ که بسمت آب گرم لاریجان می رود می ر ویم حدود 29 کیلومتر جاده پر پیچ و خم و البته خلوت که بسمت رینه می رود و لاریجان و بعد از آن طرف به جاده هراز می رسد.
سگی خوابیده در کنار پاسگاه نگهبانی
دریاچه پشنگ در جاده هراز
اینم ناهار ما جای شما خالی.
در پایان با خود عهد می بندم که حتما در فصل بهار حتما به قله دماوند صعود کنم و شب مانی در چادر داشته باشم.
در پایان یاداور می شوم که این مسیر در زمستان با ماشین های معمولی قابل رفتن نمی باشد. مخصوصا آن مسیر فرعی لار به رینه و بعد لاریجان.
به امید سفری دیگر