Sunnyman

Wednesday, April 22, 2009

از شرکت که زدم بیرون گفتم برم دانشکده یه سری بزنم . دیدم اندک جای پارکی نیست تا این ماشینو توش بتپانم.همه دوبله بلکم سوبله گذاشته بودند.من درست عین احمقا گفتم بابا یه دوری می زنم تا جا پیدا شه یه دور دو دور سه دور زدم ولی پیدا نشد آخرشم دیدم زیر برف پاککن ماشینا قبض هدیه است منم حدث زدم که آقاهه تازه اومده و هدیه داده پس فعلا دیگه برنمی گرده تا هدیه بده و پارک کردم و رفتم (چوبله)

توضيحات

همون مرد آفتابی خودمون

   فرستادن نظرات

دوستان

yeaalameharf
بزرگ
maryamin
tehrantonian
applyabroad

 






[Powered by Blogger]