کسی آمد که حرف عشق و با ما زد.دل ترسوی ما هم دل به دریازد.
به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی.
چه دور ساحلش از دور پیدا نیست. یه عمری راهه و در قدرت ما نیست.
باید پارو نزد وا داد. باید دل رو به دریا داد.
خودش می بردت هرجا دلش خواست .
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست.
به امیدی که ساحل داره این دریا، به امیدی که آروم میشه تا فردا ، به امیدی که این دریا فقط شاه ماهی داره، به عشقی که نمیبینی شباشو بی ستاره. دل ما رفته مهمانی، به یک دریای طوفانی، باید پارو نزد وا داد.باید دل رو به دریا داد. خودش می بردت هرجا دلش خواست . به هرجا برد بدون ساحل همونجاست.