تو ماشينش كه مي شيني بعد از سلام و عليك و…. ميگه خب ديگه راحت باش ديگه راننده شخصيتم ديگه خجالت نكشي……
ميگم خب ميخواي من بشينم از خدا خواسته كمر بندشو باز ميكنه و جاشو با من عوض ميكنه .
تازه از اون بدتر بايد كمر بندمم ببندم ..
كلي دنگ و فنگ داره .. تازه ميگه راحت باشين شما : ميگم ديگه چيه ميگه يه دستي كه رانندگي ميكني . تازه نصفشم گذاشتي رو شيشه بغل ..اگه اينگليس بود پوستت كنده بود .ميگم خدا رو شكر كه اينجا ايرانه
خلاصه تو يه دنياي ديگست .. ولي فكر كنم دنياي باحالي يه ….