پدر بزرگ
یه عینک و چند تا کتاب
یه فندک و یه چوب سیگار
یه قوطی قرص یه جانماز
یه پشتی کنج یه دیوار
یه پیشونی چند تا چروک
یه تخته خواب مثل قفس
تو سینه پدر بزرگ
مونده مردد یه نفس
موی سفیدش مثه برف
ریش بلندش مثه یاس
توگوچه مون می برنش
رو شونه همسایه هاس
تو راه آخرین سفر
چه با شکوه چه بی صدا
بزرگترا بهم میگن
رفته بابات پیش خدا
کافه نادری
مجموعه ترانه های
دکتر شاهکار بینش پژوه