Sunnyman

Thursday, July 03, 2003

نمي دونم نميدونم بازم دلم بدجوري گرفته هيچ چيز نميتونه آرومم کنه بازم ديوونه شدم. وقتي اين حسي ميشم ميرم تو خودم با هيشکي حرف نمي زنم راحت ميشه فهميد چمه . چيکار کنم ناراحتم . نگران آينده ام نگران روزايي دارن ميان و من آماده اومدنشون نيستم.
ته دلم براي خيلي چيزا تنگ شده بيست و شش سالم تموم شده پنج ماهه که تو 27 هستم ولي هنوز گير اين مساله.
هنوز دنبال اون چيزايي هستم که ميخوام ولي دسترسي به اونا نميدونم چقدر ميخواد طول بکشه.
يه تجربه هم دارم تقريبا به همه چيزايي که ميخوام ميرسم ولي نه تو زمان خودش ....آرزوهاي تاريخ گذشته.......

به قول قدما ميگن خدا بزرگه
Idont know

توضيحات

همون مرد آفتابی خودمون

   فرستادن نظرات

دوستان

yeaalameharf
بزرگ
maryamin
tehrantonian
applyabroad

 






[Powered by Blogger]