اين يکي دوروزه
تموم سنگيني دنيا رو روي قلبم حس ميکنم واقعا احساس بدي دارم نميدونم شايد بد نباشد ولي هر چي که هست اصلا خوب نيست..
اموز بعد شرکت جايي کار داشتم وقتي داشتم بر ميگشتم اونقدر فشار داشت وچودم که اصلا احساس نميکردم در حال حرکت هستم در ضمن 4 تا سيگار هم کشيدم که اين فشار ها کم شه ولي فايده نداشت از همه چيزو همه کس شاکي بودم و هستم الان هم دارم موسيقي باصدايبلند گوش ميدم.....
به اين نتيجه رسيدم که تو ايران نميشه با تلاش و پشت کار به همه چيز رسيد .....
چون اينجا مملکت دزدهاست واقعا .....بايد کوله بار سفر بست و رفت تنهاي تنها ...البته شايد تنهاي تنها هم نه.با اون يکي قسمتت بازم اگه شانس يارت باشه ...اميدوارم شانس سراق منم بياد