اين چند روزه کم کم دارم به اعصابم مسلط ميشم فشارا کم کم دارن ميرن و لي ميدونم دوباره ميان سراغم
يه چيزايي داره برام مسجل ميشه و اون اينکه حتما بايد وارد شغل آزاد بشم چون نون تو اين کاره بايد به دفتر کار بزنم
واسه خودم کار کنم....
چون تو جاهاي دولتي هميشه جيره خور ميماني...
بايد براي خودم کار کنم ..حتما
يه سري از حسابا رو هم با خودم تسويه کردم ....زندگي من آنطور خواهد شد که من ميخواهم ميدونم
زمان همه چيز من خواهد بود.