يه روزايي خيلي احساس تنهائي ميکنم حسابي ميرم تولک دوست دارم باخودم خلوت کنمتنها چيزي که اميدوارم ميکنه آيندست اما رو ائنم نميشه حساب کرد دلم ميخواد نقاشي هاي آبرنگمو دوباره شروع کنم به کشيدن. دوست دارم دوباره کتاباي شعرم رو بخونم.
دوست دارم دوباره صبح هاي جمعه برم توچال دوست دارم دوباره مثل زمان دانشجوئي ام برم سر کلاس.
دوست دارم تنها و مستقل زندگي کنم براي خودم....
ولي با 15 ساعت کار روزانه وقتي براي اينا مي مونه
آخرش هم اين چار تا شيويدي هم که برام مونده ميريزه و به قول دائي ام که ميگه بهت زن نميدن.......