Sunnyman

Monday, November 27, 2023

جایی که هیچ کس تو رو نمیشناسه و تو دوباره داری می نویسی با خاطراتش

Tuesday, November 21, 2023

 چشمانت را گشودی 

شب در من فرود آمد

Sunday, June 07, 2015

شنیده ام داری تغییرات میدی تو خونه مان خاظرات مرا نیز رنگ کن یا که کاغذ دیواری من آن زیر هستم یادت باشد .

گریه هایم را کرده ام همه را آویخته ام به دیوار دارم میفروشمش به سمسار .

قصد هیچ گلگی ندارم هیچ هیچی بزرگ فقط بگویم پشیمان نیستم از دوستداشتنت . هرچند اگه قدرش را ندانستی . و از کرده هایم برایت خوشحالم . شاید هرگز کسی نیاید شاید هم آمد بستگی دارد که سرنوشت مرا باخود به کجا ببرد . انسانها باید قدر همدیگر رابدانند .

خیلی حرفها دارم که هیچ وقت نخواستی بشنوی . بهانه هایت برای خودت . هیچ نمی گویم و قضاوت را به تاریخ وا می دارم .همه را بخشیدم و البته به کهکشان واگذاکردم .

 

لازم به ذکر است که این وبلاگ نه دیگر بروز می شود و نه خوانده می شود. و البته وبلاگهای مشابه .

 

Sunday, May 24, 2015

بیا و سراغی از من بگیر.
چه بی رحمانه دور شده‌ای از من.

دیدنت محال است، می‌دانم،
دلسرد شدن، نمی‌دانم.
من همچنان
در به در به دنبالِ نشانی،
می‌گردم به دنبالِ بودنت.

به دعایت نیاز ندارم،
حتی برای وداع، نگاهی نیز.

تنها بیا و سراغی از من بگیر
- تنها و تاربکم -

Monday, April 20, 2015

Friday, March 27, 2015

نمیشه فهمید چی باعث انجام یا انجام نشدن کارها میشه .
چی بچی منجر میشه .
چی چیرو نابود میکنه .
چی باعث رشد کردنه .یا باعث مرگ .
یا شروع دوره جدید
چطوره خودمو ببخشم؟
چطوره اعلام ندامت کنم؟
ولی اگه به عقب برمیگشتم دقیقا تک تک این کارا رو تکرار می کردم
چطوره بگم تک تک کارایی که کردم منو ریوند به اینجا
اگه هنوز اصلاح نشده باشم چی
ما هرگز برای چیزایی که انتظارشون را داریم آماده نیستیم .
پس موفق باشی یادت باشه همیشه که یه نفر هست که دوست داره بهت افتخار می کنه
همیشه بفکرته
بدات از دور آرزوی موفقیت می کنه
و یادت باشه که میخواد باهات دوست باشه . چون هیچ چیز بنظرم تو زندگی ارزش دوستی رو نداره .

Tuesday, March 24, 2015

الان دیگه رفتی . دیگه نبستی . تو که منو دوسنداشتی چرا زودتر نمی گفتی بهم چرا میگفتی گله گردویی . چرا باهام خوب بودی . منم امیدوارتر میشدم بیشتر تلاش می کردم برا اینکه همه چی بهتر بشه . البته دیگه تموم شد . الان اونی که می خواستی شد؟  داقون شد . همه چی بهاش سنگین بود . قیمتش عشق بود . اعتبار بود و خیلی چیزای دیگه . ولی دیگه تموم شد.

توضيحات

همون مرد آفتابی خودمون

   فرستادن نظرات

دوستان

yeaalameharf
بزرگ
maryamin
tehrantonian
applyabroad

 






[Powered by Blogger]